ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
کادوی تولد من یه دست کت و شلوار برای شوهرم بود!
خیلی وقت بود که دلم میخواست کت شلوار بخره و نمیخرید.چون پدرش کت و شلوار اونو برداشته بور و قرار بود ما بریم یه دست بخریم و اون پولشو حساب کنه.
شب قبل از تولدم + روز تولدم + فردای تولدم رفتیم پیش مشاور.
روز لعنتی و نچسبیه کلا این روز تولد.شوهرم مثه یه ربات منجمد فقط چند بار بهم تبریک گفت.خونواده خودم هم یادشون نبود.وقتی هم یادشون اومد کاری نکردن.
اما پدر شوهرم واسم یه کیک خوشمزه خریده بود و یه ربع سکه بهم هدیه دادن.یه جورایی میخواستن زبون درازی های مادرشوهرم هم از دلم در بیارن.به هر حال اصل کاری شوهرم بود که حتی زحمت خرید یه شاخه گل هم به خودش نداد...
شاید هم من خیلی پر توقعم؟؟؟!!!!