تنهایی هایم را با تو قسمت می کنم

یادداشت های زنی با دنیایی از دلتنگی، برای آنکه همیشه در کنار اوست...

تنهایی هایم را با تو قسمت می کنم

یادداشت های زنی با دنیایی از دلتنگی، برای آنکه همیشه در کنار اوست...

حکمت

تازه فهمیدم که بازی های کودکی حکمت داشت!..

زووووو.. تمرین روزهای نفس گیر زندگی...

الاکلنگ، تمرین دیدن بالا و پایین دنیا...

سرسره، تمرین سخت بالا رفتن و راحت پایین آمدن...

گل یا پوچ، دقت در انتخاب!!

حیا...

کاش به جای حجاب
حیا اجباری بود
شرف اجباری بود
راستی و درستی اجباری بود
کاش داشتن معرفت و وجدان اجباری بود...

خانم معلم مهربون

وایییییییییییی امروز جای مامانم رفتم سر کلاس!!!!!!

من امروز معلم شدم....

خیلی استرس داشت ولی فکر نمیکردم به این خوبی از پسش بر بیام.

جمع و جور کردن کلاس اونم توی هنرستان دخترونه واقعا خیلی سخته.

تجربه نفس گیر اما خوبی بود.

جالبه با کلاس هایی که بچه های شلوغی داشتن راحت تر بودم تا با کلاسای آروم.

اما از بس حرف زدم زنگ سوم فشارم افتاد،یکی رو فرستادم رفت واسم آبقند آورد.از بس آروم بودند کلاسشون فضای خیلی سنگینی داشت.نمیتونستم فکر کنم.مخم قاطی کرده بود.ولی خیلی خوش گذشت.کلی خندیدیم.

با این حال خدا رو شکر که امشب مامانم اینا از مشهد برمیگردن و خودش میره سر کلاس.

معلمی واقعا خیلی سخته....